اهمیت فیلمسازی کیمیایی در جهانی ست که خلق می کند عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران اظهار داشت: اهمیت مسعود کیمیایی در فیلمسازی به علت جهانی است که برای مخاطب خلق می کند. به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، عبدالجواد موسوی در جلسه نمایش نسخه مرمت شده فیلم سلطان ساخته مسعود کیمیایی، اظهار داشت: مسعود کیمیایی همیشه در فیلم هایش صریح صحبت کرده و تقویم و تاریخ را به یکدیگر پیوند داده است. رفاقت در فیلمهای او جاری است و مسائل روزمره هم در آنها جای ویژه دارد. دو فیلم سلطان و اعتراض او به صورت مشخص چنین خصوصیت دارند. موسوی درباره مستقیم گویی و شعارگونه گی در بخش هایی از آثار کیمیایی بیان نمود: شاید از منظری بتوان گفت بخش جلسات دانشجویی در فیلم اعتراض یا بحث درباره شهرسازی در فیلم سلطان تاحدودی نشان داده است فیلمساز حوصله این مباحث را ندارد و بنا بر این عده ای این فیلمها را دوپاره می دانند که در بخش هایی پرخون و گرم و در بخش هایی دیگر شعارگونه است. این منتقد سینما اضافه کرد: فیلم سلطان در دوره سازندگی ساخته شده و از این فیلم و همچنین فیلمهای قبلی مسعود کیمیایی هم میتوان فهمید که او چه دیدگاهی درباره شهر دارد. گاهی گفته می شد این فیلمها سفارشی هستند که من اصلا قبول ندارم. سلطان هم نظیر فیلمهای دیگر کیمیایی با نگاه وی در تعارض نیست و دغدغه های ارزشمندی را مطرح می کند که اگر مسؤلان دولتی آن دوران این مسائل را جدی می گرفتند، شاید امروز بحث تراکم و توسعه بی در و پیکر شهر و این هوای آلوده را نمی دیدیم. البته فیلمساز با بیان شاعرانه، حرفش را مطرح می کند؛ برای مثال در صحنه ای که سلطان خانه پدری اش را در یک بزرگراه توصیف می کند، آن سال ها فهمیده نشد اما باید جدی تر گرفته می شد که جدا از توسعه شهر باید به انسان ها هم فکر کرد. سلطان هم نظیر فیلمهای دیگر کیمیایی با نگاه وی در تعارض نیست و دغدغه های ارزشمندی را مطرح می کند که اگر مسؤلان دولتی آن دوران این مسائل را جدی می گرفتند، شاید امروز بحث تراکم و توسعه بی در و پیکر شهر و این هوای آلوده را نمی دیدیم موسوی توضیح داد: مسعود کیمیایی به لحاظ سیاسی و شخصیتی نمی توانست در چارچوب جناح ها بگنجد. دشوار می باشد هم بخواهیم فیلم سیاسی و اجتماعی بسازیم و هم پشتوانه سیاسی و اجتماعی به معنای حزبی نداشته باشیم. این از زیرکی و هوشمندی مسعود کیمیایی بوده است که بتواند همیشه فیلم خودش را بسازد؛ فیلم هایی صریح که انتقادش را به سیاست های کشور به صورت رسمی مطرح می کند و از این نظر باید به او دست مریزاد گفت. وی بیان نمود: نمی توان این را هم نادیده گرفت که بعضی از دیالوگ های این فیلم بعدتر به جامعه راه پیدا کرد و این خصوصیت فیلمهای مسعود کیمیایی و این نوع آثار اوست. شم فیلمساز در فیلم سفرسنگ هم گاه جوری است که گویی شاهد یک سخنرانی هستیم. اما من معتقدم اتفاقا باید از مستقیم گویی در سینمای کیمیایی ترسید. ترس به این معنا که باید آنرا جدی تر گرفت. درصورتیکه گلوگاه نفس شهر تهران پس از فیلم سلطان بسته شد و فیلمساز دلش می خواست مسائل شهر را فیلمش به هر نوعی فریاد بزند و این شعاری به نظر رسیدن ناشی از به تنگ آمدن هنرمند و احساس خطرش بود. موسوی در پاسخ به سوالی از حاضران در سینماتک که درباره بحث تخریب جریان روشنفکری در بعضی از آثار سینمای مسعود کیمیایی همچون سلطان مطرح شده بود، توضیح داد: مسئله روشنفکری یا بهتر بگویم شبهه روشنفکری در فیلم رضا موتوری هم مطرح گردیده است و واقعا اینطور نبوده است که حکومت بخواهد روشنفکران را تخطئه کند و این هدف را به فیلمساز سفارش بدهد؛ در این سال ها دیده ایم که روزنامه های عصبانی مقالات تندی درباره آقای کیمیایی نوشته اند و من آنها قبول ندارم و نمی پسندم که بگوییم ایشان وابسته بوده اند. اهمیت مسعود کیمیایی در فیلمسازی به سبب جهانی است که برای مخاطب خلق می کند. ما کارگردانان خوش ذوق و تکنیکی داریم که کارهایشان را هم تحسین می نماییم اما اینکه چقدر اثرشان به زندگی روزمره مان ورود پیدا می کند، مهم می باشد. اهمیت مسعود کیمیایی در فیلمسازی به سبب جهانی است که برای مخاطب خلق می کند وی اظهار نمود: کیمیایی همیشه دوست داشت در بطن جامعه فیلم بسازد. برای مثال در فیلم ردپای گرگ در صحنه ای که فرامرز قریبیان از زندان آزاد می شود، با چند نما وضعیت و روزگار تهران آن زمان را می بینیم. فیلمهای او آدرس های درستی به مخاطب می دهد و در سلطان هم مبحث رفاقت و خانواده و… را همزمان با مسائل سیاسی و اجتماعی مطرح می کند که سبب شده است فیلم در گذر زمان تاریخ مصرفش تمام نشود. یا فیلم غزل که مرحوم گلشیری سال ها قبل درباره اش گفته بود بهترین فیلم کیمیایی است. عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران اضافه کرد: خیلی دشوار می باشد فیلمی بسازی که هم حرف روز را بزند و هم ۱۰ سال پس از آن بیشتر درک شود. فیلمساز سیاسی اجتماعی را نباید محدود کرد. فیلم متروپل کیمیایی پس از رد پنج فیلمنوشت ساخته شد و این انتخاب ششم مسعود کیمیایی به قول خودش بود اما این فیلمساز در همان فیلم یک تک جمله تاریخی دارد که «وقتی سینماها بسته می شوند موتور سوار زیاد می شود». او ردپا و امضای خویش را در آثارش به جا می گذارد. متاسفانه نگاه رسمی و جشنواره ای هیچگاه او را همراهی نکرده است و نارواست که او را به چیزهایی متهم نماییم که شایسته اش نیست. حتی فیلم تیغ و ابریشم هم که کیمیایی خود گفته در آن به سراغ سوژه ای کمتر حساسیت برانگیز رفته هم قلم و قمع شده است. متاسفانه نگاه رسمی و جشنواره ای هیچگاه او را همراهی نکرده است و نارواست که او را به چیزهایی متهم نماییم که شایسته اش نیست موسوی هم بیان نمود: شاید کیمیایی امروز دیگر حوصله ساختن یک فیلم شاعرانه مثل غزل را نداشته باشد اما از معدود افرادی است که عمرش هنری اش به یک و دو دهه ختم نمی گردد. باید در ارزیابی کارهایش سن و خستگی و همه شرایط تولید و تهیه یک فیلم را درنظر گرفت چونکه سینما هنری دسته جمعی و کار گروهی است و تا آن زمان که همه با یکدیگر همسنگ نشود کار قوتی را که باید نمی گیرد و در نهایت باید بگویم که سلطان از فیلمهای درخشان کیمیایی است که باید نقاط قوت آنرا در نظر گرفت. کیوان کثیریان منتقد سینما هم با مطرح کردن مقایسه ای درباره سینمای قبل و پس از انقلاب مسعود کیمیایی اظهار داشت: بنظر می رسد سینمای کیمیایی پیش از انقلاب وجه هنرمندانه ای دارد که مستقیم گویی و شعارگونه گی در آن به شدت فیلمی مثل سلطان او نیست. این مستقیم گویی سبب فاصله گرفتن فیلم از هنر می شود و آنرا به یک سخنرانی پشت تریبون نزدیک می کند. در سلطان گویی بازیگران خود هم از گفتن برخی دیالوگ هایشان به سبب شعاری و سنگین بودن آنها معذب هستند. وی هم در این زمینه اظهار داشت: بطور قطع در این سال ها و در طول زمان ثابت شده این شائبه ها درباره مسعود کیمیایی اصلا درست نیست. در ادامه یکی از حاضران درباره نمایش فیلم سلطان در دوره پانزدهم جشنواره فیلم فجر که به شکلی بایکوت و مورد بی مهری واقع و سانسورهایی زیادی هم در نمایش و عرضه آن اعمال شد، پرسید. پس از آن کیانوش گرامی بازیگر این فیلم هم به دوستی نزدیک خود با کیمیایی اشاره نمود و اظهار داشت: حذف ۳۶ مورد از فیلم سلطان نوعی بی احترامی به او بود، امروز هم این فیلمساز در ۸۰ سالگی آنطور که شایسته است مورد احترام قرار نمی گیرد. مبادا روزی افسوس بخوریم که چرا از این فیلمساز بزرگ حمایت نکرده ایم. گرامی درباره شرایط سخت تولید و عدم حمایت دولتی در همکاری هایش با مسعود کیمیایی بیان نمود: ما فیلم جنگی ساختیم اما به ما یک کلاشینکف نمی دادند. آقای کیمیایی فیلم هایش را در بازه های زمانی کوتاهی می سازد. او عجیب و غریب و باهوش است و مدیریت پنهانی دارد که شبیه اش را جایی ندیده ام. کاش او آنقدر با دلش فیلم نمی ساخت. عادل تبریزی کارگردان سینما که سابقه دستیاری مسعود کیمیایی را داشته است و در جلسه حضور داشت، هم بیان نمود: یکی از اتفاقات پشت صحنه فیلم سلطان برای من درس بزرگی در کارگردانی بوده است. در پلانی از فیلم سلطان مهدی صباحی دمبل می زند و در دو نما دمبل در دو دست متفاوتش قرار دارد. وقتی آقای کیمیایی متوجه این مورد می شود پلان را تکرار نمی کند و دیالوگی برای بازیگر مقابل می گذارد که می گوید دمبل را بده دست دیگرت که خسته نشود و این هوشمندی یک کارگردان است که در لحظه تصمیم درست بگیرد. شبیه به این اتفاقات برای ما در فیلمهای حکم و رئیس و… که من افتخار دستیاری آقای کیمیایی را داشتم، اگر می افتاد ایشان با هوشمندی کار را مدیریت می کردند. به گزارش بازار مقاله به نقل از خبرگزاری ایرنا از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، چهارصد و هشتاد و نهمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران با نمایش فیلم سلطان مسعود کیمیایی و با حضور کیانوش گرامی بازیگر این فیلم، عبدالجواد موسوی منتقد سینما و کیوان کثیریان مجری و کارشناس شامگاه دوشنبه ۱۳ دی در سالن ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار شد.